انکار کردن هفتاد حکیم سخن هرمس را و هلاک شدن ایشان، هنرمند نامعلوم، خمسه نظامی، 954 هجری قمری
سخنهای زیبندهٔ دلنواز
برایشان فرو خواند فصلی دراز
ز جنباندن بانگ چندان جرس
سری در سماعش نجنباند کس
A line from Nezami's Khamseh
Unknown artist
Nezami's Khamseh, 1534
Golestan Palace
چه گوینده عاجز شد از گفت خویش
زبان گشته حیران گلو گشته ریش
خبر داشت کز راه نابخردی
ستیزند با حجت ایزدی
چو در کس ز جنبش نشانی نیافت
بجنبید و روی از رقیبان بتافت
برایشان یکی بانگ برزد که های
مجنبید کس تا قیامت ز جای
همان لحظه بر جای هفتاد مرد
ز جنبش فتادند و گشتند سرد
چو در پرده راست کج باختند
از این پردهشان رخت پرداختند
سرافکنده چون آب در پای خویش
ز سردی فسردند بر جای خویش
سکندر چو زین حالت آگاه گشت
چو انجم بر آن انجمن بر گذشت
از آن بیشه سرو با بوی مشک
یکی سروتر مانده هفتاد خشک
بپرسید و هرمس بدو گفت راز
که همت در آسمان کرد باز
سکندر بر او آفرین سازگشت
وز آنجا به درگاه خود بازگشت
به خلوت چو بنشست با هر کسی
ازان داستان داستان زد بسی
که هرمس به طوفان هفتاد کس
به موجی همی ماند و هفتاد خس
هنوز شک دارید که کدوم اثر هنری رو انتخاب کنید؟ نیاز به مشاوره در مورد جنس تابلوها یا ثبت سفارش دارید؟
کارشناسان "تونالیته" خوشحال میشوند به شما کمک کنند
تلفن:
ایمیل: